کشیده شدن این جوراب شلواری بر پاهای زن. جسمش در تب و تاب چشم به راه نوازش است. منشی دیدگانش او را می بیند. نفس ها تند تر شد. جوراب شلواری حس داغی و عشق را افزایش می داد. سینه ها تند تند نوسان می کرد. او زن تمایل داشت زیادتر حسش کند. نگاهش جذب به داغ جوراب او زن بود. بدنش میلرزید. آه سردی کشید که از اعماق دلش بلند شد. زن فهمید چه می خواهد. شور شهوانی در پیش. دست هایش به جوراب چسبید. حس شهوانی ملایمت در دستانش. او به او نزدیک تر شد. نگاه ها در هم گره خورد. آن لحظه لبریز از اشتیاق. همون جوراب شلواری ناظر شهوت هر دو. لب هایشان به هم. اجسام در هم آمیخت.